علی پناه آرامش

همه دلتنگیام ترک میشه وقتی
بیام تو کمپ آغوش تو جونم
چقدر خوبه دلیل خنده هامی
اگه حتی نخوای،با تو میمونم

منو جونم صدا کردی و انگار
نفسهام یک به یک تمدید میشه
سوالِ عاشقم هستی عزیزم
همش با خنده هات تأیید میشه

تو که آبی میپوشی نازنینم
فراموش میکنم دریا رو اصلا
آخه غرق تو میشم،غرق احساس
چیکار کرده چشات با این دل من

((و گاهی دلتنگی، نامفهوم ترین مفهوم دنیاست
من از همه دل میکنم که دلتنگ تو باشم
دلبر برای زخم های دلم مرهمی جز آغوشت سراغ داری؟؟))

تو محکومی به موندن توی قلبم
تو ممنوع الخروجی از دل من
چشات آغاز این دیوونگی بود
چقد شیرینه از تو شعر گفتن

تموم دغدغه م حال دل توست
تو فهرست تموم آرزومی
جهان تو مشتمه ،تنها زمانی
که تو با اون نگاهت روبرومی

تو که آبی میپوشی نازنینم
فراموش میکنم دریا رو اصلا
آخه غرق تو میشم،غرق احساس
چیکار کرده چشات با این دل من