احمد سلو ارتش سلو

کی میگه حرف باید حرف تو باشه
کی میگه حق نداری بشی عاشق
کیه که سر تا یه بند بی خیاله
بیا این زخمیه این جنگ و بسازش
چترت زیر بارون کی میشه سقفت
غرقت میشدم یهو کجا پرتت
منو سپردی به جنگ با یه ارتش
فکر و خیالت گوشه قلبت
به کی میگم تو که رو شده دستت
باشه میبازم تموم شه به نفعت
خطت میزنم نمیگیره خطتت
حق بهت نمیدم برسی به حقت
اون منو دوسم نداشت
ولی من از ته دل مثه یه شمع میسوختم براش
من فقط حکم یه مهره سوخته بودم تو نگاش
من نمیخواستم اینو باور کنم دوسم نداشت
منو تنهام گذاشت
میزنم دل به شهر میگردم در به در دنبال یه نشونم بتونم آروم بگیرم
نباشی آروم نمیشم
کی مگه چی درسته چی غلط فقط
یکم ناراحت بودم ازت دور شدی از چپ سینم
تو شدی به رگ و ریشم
پشت تو بد نمیگم من که عوض نمیشم
هر چی تو بد بشی هم با تو طرف نمیشم
دور تو خط کشیدم قلبتو پس نمیدم
من بی تو تسلیم تصمیم ترس نمیشم
اگه نداشتی به عاشقی میلی
چرا شکستی قلبمو لیلی
تو که بی من زیر بارون و سیلی
بیا که سرده دلم پر خیلی
لیلی بگو کجایی چرا بیبی