محمد برزنده کجا میبریش

کجا میبریش قلبمِ مهربونم
بادستات میدى عشق و بازم نشونم
کجایى نگاهت به شبهام نباشه
دل مهربونت با غم آشنا شه
نیاره برات قاصدک نامه از درد
ببین باز دلم زندگیش و صدا کرد
به غصت بگو تو دل من بشینه
که چشمم نگاهت رو گریون نبینه
بگو عمر من انتظارت میمونه
ولى ماه من بى تو دلگیر خونه
خدایا پناهى پناه گلم باش
نمیخوام ببینم که گریون چشماش
خدایا پناهى که ماهم غریبه
که از رنگ شب ها دلش بى نصیبه
نباشم نبینم که تنها بمونى
نبینم با غم روز و شب همزبونى
نباشم که باشى گل مهربونم
کنار تو من مالک اسمونم
کجا میبریش روحمِ همزبونم
تو اینجا نباشى نمیشه بمونم
مگه عشق پاکت صدات میره از یاد
باز امشب دوباره دلم یادت افتاد