ارشاد و محمد مهر اولاش

من تنهام تو خونه ولی طبق عادت
میکنم صدات روزی صد مرتبه
خطمو قطع کردم نزنی زنگ بم تو
صداتو نشنوم جنبم کمه
من خماریه نبودتو پس میدم
بده ولی بودن با تویه پست بدتره
تو خونه حبسم خوابیده ساعته رو دیوار
اتاق سرد میشه میفهمم شبه
گفتم نبینمت چن وقت
میشه عادی برا ما اصلا
زهی خیاله باطل که چرا شوخی گرفتم من
فکر نمیکردم واسه جدایی پیگیری
بلد نبودی بهونه بیاری
دیدم هی داری چرت میگی
همه چی برمیگرده به اون شبی که تو زدی زیر رابطه
الان خودتو به اون راه میزنی
همه فهمیدن دیگه وا بده
جدیدا یه سری عکس ازت دیدم
پس با همه اینجوری می‌خندی
کاش اینجور دیوونم نمی‌کردی
الانم دنبال بعدی می‌گردی
من حیرون دلم
جون دلم
برگرد بگو
دروغه به من
اگه میگی حقیقت داره
یعنی هنوزم دلت صد جاعه
واست مهم نی این چند ساله
اولاش اومد و همدمم شد
دنیای من عوض شد
ولی یه روز رفت و دنیام
از قبلشم بدترم شد
هر شب و هر شب الکل
دیگه بیدارم هم شب هم صبح
گفتم بام بازی نکن
من یکی میشم بدتر از تو
اولاش خودشو میداد خوب نشون
به مرور منو به جنون کشوند
همه ادما همینن
تا جایی میان بات که برسه سودشون
یادم نمیاد مگه بدی بش کردم
هرچی نیاز داشت سریع ردیفش کردم
اولا یه بار پیاده یه ساعت باهام قدم زد
با خاکی بودنش عشق کردم
اولا به دلم نشست اون خاکی بودنش
حتی عصبی شدن و قاطی بودنش
حتی هنوزم اسممو داره تو تنش
اولا بودم منم حسابی تو نخش
تا از پیشم میرفت
میشدش تنگ این دلم
اونم میگفت همیشگیمی از این به بعد
کاری کردی خودت از این چشم بیفتی
به بقیه ام بدبین بشم