کارن میرزایی پازل عاشقی

دست توِ حال بد و خوب من
یه الماسی تو بیابون دلم
اون روزی که برق چشاتو دیدم
برگشت ورق
دیدم عاشقت شدم
رنگ جدید به دل سنگم زدی
واسه تو مرد اون آدم قدیمی
بارون که زد بیا دستامو بگیر
تا خود صبح بریم پرسه بزنیم
"کورس"
کنج دلم
پیله کرده عشق تو
خب تو هم عاشق بشو
میشم
من خودم بال و پرت
اون چشای خوشگلت
نذاشت یه شب
فکرم آروم بمونه
اینا تقصیر توِ
کنج دلم
پیله کرده عشق تو
خب تو هم عاشق بشو
میشم
من خودم بال و پرت
اون چشای خوشگلت
نذاشت یه شب
فکرم آروم بمونه
اینا تقصیر توِ
"ورس ۲"
قرار نبود که اینقدر خیس شه چشام
من نفسام بند شدن به نفسات
پروانه شی منم شمع میشم برات
تا جایی که بشه میسوزم به پات
تیکه آخر پازل عاشقیمی
چفت و جوره دله ساده و عاشقمی
از اون آدمایی که دلمو نزدی
واسه همینه که هی میگم مال منی
"کورس"
کنج دلم
پیله کرده عشق تو
خب تو هم عاشق بشو
میشم
من خودم بال و پرت
اون چشای خوشگلت
نذاشت یه شب
فکرم آروم بمونه
اینا تقصیر توِ
کنج دلم
پیله کرده عشق تو
خب تو هم عاشق بشو
میشم
من خودم بال و پرت
اون چشای خوشگلت
نذاشت یه شب
فکرم آروم بمونه
اینا تقصیر توِ