مهیار پسندیده بیفت به یادم

هر جایی که دلت شکست بیفت به یادم
بیفت یاد من که یه شعله و یه شمع رو به بادم

هر جا که واسه گریه هات تو نداشتی شونه ای بیفت به یادم
بیفت یاد من که بودم سنگ صبورتو همه احساسمو پای تو دادم

هر جا دلت گرفت و غمگین بودی تو بیفت به یادم
بیفت یاد من که یه عمره نه میخندمو نه شادم

هر جا یکی نموند باهات رفت و تو رو تنها گذاشت بیفت به یادم
بیفت یاد منو غم تنهایی این دل ساده ام

مطمئنم خیلی گشتی تا یکی برات بمیره
یکی پیدا شه بتونه جامو تو قلبت بگیره

یکی که بتونه بازم تو رو عاشق کنه و من
یه جوری فراموشت شم جوری که نبودم اصلا

میترسم از روزی که من ببینمت تو رو کنار یکی دیگه
که سرتو رو شونه هاش گذاشتی و داره بهت حرفای عاشقونه میگه

میترسم از روزی که دیگه منو از یاد برده باشی
که جای خالیمو تو آغوش خودت پر کرده باشی

میترسم از روزی که دیگه تنگ نشه دلت برام
از اینکه تو حرفات بیاد اسم یکی دیگه به جام

میترسم از روزی که به دوریم تو عادت بکنی
از اینکه به خاطره هامون تو خیانت بکنی

مطمئنم خیلی گشتی تا یکی برات بمیره
یکی پیدا شه بتونه جامو تو قلبت بگیره

یکی که بتونه بازم تو رو عاشق کنه و من
یه جوری فراموشت شم جوری که نبودم اصلا