علیرضا محرابی قلبم

یه چند وقته حصار مژه های تو شده
زندون قلبم
خدا میدونه قد اون چشای خوشگلو
میدونه قلبم
منی که کل شهر میشینه پای درسم
خودم هر بار میخوام سمتت بیام میترسم
فراموشم میشه حرفام تو که پهلومی
روی اعصابمه اینقد که تو آرومی

تو که نمیدونی چقدر پیش چشای معرکت
دل دیونه گیره
آخر یه روز میگم بهت اینقد میام تا که دلت
احساسم و جدی بگیره

دلم وا میشه هر بار از دو راهی
قشنگ بین ابروهات
ته خط چشاتو میره سمت
جاده ی ابریشم موهات

منی که کل شهر میشینه پای درسم
خودم  هر بار میخام سمتت بیام میترسم
فراموشم میشه حرفام تو که پهلومی
روی عصابمه اینقد که تو آرومی

تو که نمیدونی چقدر پیش چشای معرکت
دل دیونه گیره
آخر یه روز میگم بهت اینقد میام تا که دلت
احساسم و جدی بگیره