مهرداد شهابی تک و تنها

حواست نبود رفتی توی جای بی نشونی
توی تاریکی نشستی تا ابد میخوای بمونی
تو خیال کردی که اونجا تورو من نمیبینم
اما تو توی قلبی که حبسی تو سینم
تو اگه که فک کردی دورو بر من نیستی
اما از اون دور دورا زل میزنی وا میستی
اما از اون دور دورا باز تورو میبینم
تا که زودی برگردی تک و تنها میشینم
چقده زیباست اون لحظه که چشاتو من میبینم
بغلت میکنم و تورو توی آغوش میگیرم
دیگه تو نه نمیتونی چیزی جز عشق بگی
دیگه حتی از دنیا نمیتونی تنها بری
وقتی که تو اومدی همه چیز من شدی
همه چیز این دلم شب و روزمن شدی
دیگه من نمیذارم یه لحظه تنها باشی
تو باید مثل نفس هم دم باهام باشی
دیگه حتی فکر نکن به روزهای تاریکی
دیگه از حالا به بعد خیلی به من نزدیکی
بایه دنیا عاشقی همو اغوش میگیریم
تا آخر این دنیا تک و تنها نمی شینیم
چقده زیباست اون لحظه که چشاتو من میبینم
بغلت میکنم و تو رو توی آغوش میگیرم
دیگه تو نه نمیتونی چیزی جز عشق بگی
دیگه حتی از دنیا نمیتونی تنها بری