آرمان رایا همدرد

قرار نبوده کسی جات بیاد نه
کسی نمیتونه جات و بگیره
چه برف باشه چه بارون باشه چه تگرگ
نمیتونه بی تو بگیره
هی یه نگا بنداز به خودت
پوچ شدی همه رفتن از دورت
حیف اونهمه بافتی تش چیشد
حیف حیف حیف
بسه دوری
برگرد
یکی اینجا حالش بده
قلبم
بدون تو بی طاقته
هرشب
بنویسه از خاطرت
همدردش
شدن این خیابونا
بسه دوری
برگرد
یکی اینجا حالش بده
قلبم
بدون تو بی طاقته
هرشب
بنویسه از خاطرت
همدردش
شدن این خیابونا
دیشب بازم خوابت و دیدم
چرا یخ کردن دسات
چرا انقدر دور بودی
گلم چرا غم بود تو چشات
اخ صدای خندت که میاد دلم میریزه من برات
زل بزن بازم تو چشمام بگو کی مثه من اینجور تورو میخواد
نامرده اون خیابونی
که تورو یادم بیاره
اخه این دیوونه
یه شهر و باتو خاطره داره
فک کن اون بارونی
که باهم بودیم بزنه دوباره
اما تو با اونی
بسه دوری
برگرد
یکی اینجا حالش بده
قلبم
بدون تو بی طاقته
هرشب
بنویسه از خاطرت
همدردش
شدن این خیابونا
بسه دوری
برگرد
یکی اینجا حالش بده
قلبم
بدون تو بی طاقته
هرشب
بنویسه از خاطرت
همدردش
شدن این خیابونا