هاکان شاه شهیدان

هنگامه ی شور
این ماه شعور
درس ادب و
صبرست و غرور
عالم همگی
مجنون حسین
از داغ غمش
دلخونِ حسین
دل هر که سپرد
بر عشق حسین
جانش گره خورد
با عشق حسین
حسین حسین جان
شاه شهیدان
چه گویم از این
حال پریشان
وارث این غم
حضرت آدم
درد تو کوهیست
بر شانه ی عالم
حسین حسین جان
شاه شهیدان
چه گویم از این
حال پریشان
وارث این غم
حضرت آدم
درد تو کوهیست
بر شانه ی عالم
از روز ازل رو قلبم
حک شده اسم تو حسین جان
از بچگی عشق تو بود
به زندگیم داد سر و سامان
خورشید زمان
بر نیزه شده
از غم دل خلق
آکنده شده
غوغای غمت
از دل نرود
دردت به ابد
درمان نشود
حسین حسین جان
شاه شهیدان
چه گویم از این
حال پریشان
وارث این غم
حضرت آدم
درد تو کوهیست
بر شانه ی عالم
حسین حسین جان
شاه شهیدان
چه گویم از این
حال پریشان