منو
دانلود آهنگ جدید عزیز احمدی به نام فراموش نمی‌شوی
شما میتوانید این موزیک را با کیفیت های ( 64 - 128 - 320 ) با لینک مستقیم دانلود کنید.

بهمراه متن کامل آهنگ فراموش نمی‌شوی
Aziz Ahmadi faramosh nemishavi

لینک دانلود اهنگ عزیز احمدی فراموش نمی‌شوی

حجم فایل : 11.6 مگابایت زمان آهنگ : 05:00 فرمت فایل : mp3 دانلود آهنگ با کیفیت 320 (کیفیت اصلی) حجم فایل : 4.7 مگابایت زمان آهنگ : 05:00 فرمت فایل : mp3 دانلود آهنگ با کیفیت 128 حجم فایل : 2.5 مگابایت زمان آهنگ : 05:00 فرمت فایل : mp3 دانلود آهنگ با کیفیت 64

پخش آنلاین آهنگ فراموش نمی‌شوی با 3 کیفیت

پخش آهنگ با کیفیت 320 kbps پیشنهادی

پخش آهنگ با کیفیت 128 kbps

پخش آهنگ با کیفیت 64 kbps

فراموش نمی‌شوی
شب‌هادر آسمان سراغت راازستاره ها میگیرم
ستاره ها همه میدانند من هرشب پی ماه میگیرم
کنار چشمه گاهی از ریزموج‌ها میپرسم
روی دریا آن گوشه کنارها پی قوی زیبا میگیرم

فراموش نمی‌شوی مث اولین بار که خندیدی
اولین بار که به من عمر دوباره بخشیدی
مث اولین باری که صدایت کردم گفتی جانم
فراموش نمی‌شوی یادته مهربانم
مث آخرین باری که در باران رفتی
من بغض داشتمو تو میخندیدی
من گریه میکردمو هرگز ندیدی
من دلم پربود چه بغض لبریزی
بااین حال از من گذشتی چه دنیای غم انگیزی

تو بی خبر بودی یک شب تا صبح مهمانم شدی
شعر میگفتی وترانه میخواندی آمیخته در جانم شدی
چقدر باتو درد دل کردم‌ وتو بی‌خبر بودی
با تو به اوج رویا رفتمو وتو بی خبر بودی
کنارم نشستی میخندیدی در آغوشت می‌گرفتم
قهوه سردشده ات را عوض میکردموتو بی‌خبر بودی
لعنت به این دنیا این روزها زیادی خودآزارم‌
همه میگن دیوانه شده ازغمی که بر لب دارم
روزگاری با سیلی سرخ میکردم صورتم را
امروز سرخی صورتم از سیلی نیست زیادی تب دارم
ای جان بسوز سوختن پیوسته در توست
ای دیده خون ببار این فتنه از توست

بند بند وجودم بیمار کسی است که نیست
هر لحظه در دلم غوغای کسی است که نیست
بعددوپیک مست میشوم درسینه میفشارمش
اغیار میشوم سرمیگردانم میبینم که نیست
من زمینو تو ماه آسمانی بهم نمی‌رسیم میدانم
تو آرام باش من در این ویرانه دربه در میمانم
دیگر به سراغم نمی آیی میدانم
من امابه امیدِ دیدارت همیشه چشم به در میمانم

گفته بودم با رفتنت این دل خواهد مرد
گفته بودم رفتنت جان مرا خواهد برد
چه ساده پر زدی ماریای من چه ساده گذشتی
میدانم همین شبها غم فراق مرا خواهد برد

من هم روزگاری می‌خندیدم شاد بودم
یکی آمد اندکی ماند شد مرحمو درمانم
بذر غمی بمن داد و رفت غمی کاشت در جانم
امروز بذر غم درخت تنومندیست در قلبم
ریشه در شریانم دارد سرطانیست در جانم
آری من هم روزی می‌خندیدم
آنروز که خنده های تورا می‌چیدم

ثبت نظر

لیست نظرات