شهاب ظاهری سکوی افتخار

شیره ی جان خلیج فارس را
جوهر ناب شکوه پارس را
نفت و دریا و نم احساس را
جلوه گر هستی تو در این خاک عشق
افتخار سرزمین پاک عشق
نام پر آوازه ی این مرز و بوم
در دلت شوق به دریا مهر و موم
قامت تو بر سکوی افتخار
ای طلوع صبح شام بیقرار
زیر تیغ نور خورشید جنوب
در رکاب صخره و موج و صدف
خستگی را میسپاری دست باد
در مسیر آبی حفر هدف
با درود بر تربت حاج قاسم و
ذکر یا زهرا به دریا میزنی
در مدار جبهه ی ایثار و حق
عاشقانه دل ز دنیا میکنی
یاد ارزانی سلیمی ها بخیر
یاد یاران سکوهای خطر
شیرمردانی که میکردند مدام
روبه روی هر بلا سینه سپر
چرخ رزق خطه ی ایران زمین
با دوبازوی تو رقصان میشود
با تلاش و همت دیرینه ات
آتش دوران گلستان میشود
در جهان کوچکت بر روی آب
خالق اندیشه های برتری
همچو یک آیینه ی روشن ضمیر
بازتاب صنعت یک کشوری