سالتار شاید

شاید گذشت ازم اروم رفت
شاید اصن اون یادش رفت
شاید نمیخواد باشم من اصن که اینطوری دلو بازم زد
اصن بزار برداره بره
دلشو وقتی با من بده
بزار اصن من بشم اونی ک
همه میگن بش ادم بده
اخه بگو توم حرفی بزن
چی شد یهو ریختیم رو هم
خب بغلت وطن منه
ولی من کردم ترک وطن
روزای بدم با تو بودش اروم
چقد قشنگ بود همه اون روزامون
دست تو دست هم ولو میشدیم
عین کلت رو شقیقه چفت میشدیم
تو شمع بودی منم پروانت
دورت گشتم ولی گرمات زد
دیدم خوردم زمین همون حالت
پرام سوخت منم یه پروانم
شاید گذشت ازم اون رفت
شاید اصن اون یادش رفت
شاید نمیخواد باشم من اصن که اینطوری دلو بازم کند
باز شده دلم پر ا دلهره
دلشوره هام بیشتر شده
تو رفتی ولی شاید هنوز
بفهمی قلبم تنگ تر شده
دردای دل بد بوده انگار
که انقد پیر شده روحم
هی میگم خوابه اینا
پس چرا بیدار نمیشم
یادته همه اون لحظه های اروم
مارتینی بیار بشینم خانوم
تا خود صب لش کنیم رو تخت
کسی نیس فقط ماییمو بارون
که میزنه تند روی پنجره
مام میخوندیم ته حجنره
خب روزای خوبی داشتیم ما
ولی حیف تموم شد توم خوشی بی ما