مرتضی ستاری جوونی

کجایی ای جوونی رفیق نیمه راهم کجایی ای جوونی ببینی اشک و آهم
تو رفتی آرزوهام تو دشت سینه مرده پیری چراغ عشقو به خاموشی سپرده
جوونی چقدر نامهربونی نمیمونه ازت نام و نشونی
جوونی چون تو بودی دلی و دلبری بود تو شهر سینه من از شادی اثری بود
حالا وقتی تو نیستی این زندگی چه حاصل دیگه رو جمله عشق کشیده خط باطل
جوونی چقدر نامهربونی نمیمونه ازت نام و نشونی
کجایی ای جوونی تا ببینی پیری مثل اجل از راه رسیده
گل خوشبختیمو از شاخه چیده
حالا من موندمو تنهاییو غم حالا من موندم و رسوایی و غم چی بگم من
جوونی چقدر نامهربونی نمیمونه ازت نام و نشونی