رسول پرواز

ستتوبده به من
منکه دارم میرم
پس بده ب من
روحمو دارم میمیرم
پشتتو کردی ب من
اززندگی سیرم
حسمو بت بگم
با چشت درگیرم
وقتشه متلاشی کنم
مغزموباهفت تیرم
مگه میشه نباشه تو آسمونم
نه نمیشه اینجوری پرواز کننم
پاشیدم ازدرون نمیشه آروم
خونموخوردی مث یه زالو
مغزم شده داغون
کی بهت گفته میشه راهوتنها بری
تو بلدنیسی گم میشی اونجاتاریکه
راه بده نوروتوقلبت
حتی اگه شده ازیه باریکه