ال ون و ایمی بوی همون قدر

تو ک خوب میشناسی
حالتای مرد عاشقتو
تو ک خوبی خاصی
چ قشنگ شده این رابطه ووو
تو منو جم میکنی از هرچی تشفیشو غمه
تو منو گرم میکنی من خیلی سردم باهمه
منو احیا میکنی منو اشباع میکنی
منو زندانی کنیم میگم این عشق قلبمه
نهههههه نه نه دیگ
محاله یه روز ازتو جدا بشم
من از رفتن دیگ
خیلی وقته خسته شد واقعا
چشمات آرامشم درست‌وقتی ک بازش میکنی
انگار الون ردیو تو،تویه لحظه رامش میکنی

همونقدر میخوام تورو ک خودمو خواستمو
همونقدر دوست دارم ک خودم و داشتمو
همونم ک حالتو نذاشتم خراب بشه
هنوزم کنارتو محاله که کلافه شه

گفتم پر از ایراده گفتش میخوامت
میام مسیرو بات حتی بعضاً پیاده
شاید نباشی ام یه روزی کم بیاره
حتی موقع دعوا ظرفا تو در دیواره
ولی بمون هدفم شو
حس بده بهم تو علفم شو
باید جدی بگیریش
بهم بگی جدی نمیری
نبینم روزیو که دیگه بهم حسی نمیدی
نبینم کناره من نیستی داریم بی هم میمیریم
ببینم دوست دارماتو بهم بی وقفه میگی
بی نقشه میریم گیرم نمیشیم
بگو بینم خودتو وقتی که میخنده دیدی
وقتی که دست میکنم توی موهای لخته تو
خیلی بیشتر میشه علاقه من به تو
گرم میکنم همه شبای سردتو
میکشم شکتو میبوسم اشکتو
بزار دود کنم یه اسفند برات
دی و بهمن خورده به اسمم الان
تیر مرداد شهریور
سرده اگه دستاتو نگیرم
لختیه زنجیره موهاتو نبینم
بی تو من یه گوشه غریبم
ببین هستیم ما باطنی شبی هم

همونقدر میخوام تورو ک خودمو خواستمو
همونقدر دوست دارم ک خودم و داشتمو
همونم ک حالتو نذاشتم خراب بشه
هنوزم کنارتو محاله که کلافه شه