دویار صد

من فقط دلم می خواد که به تو محدود بشم
دود بشم
دور بشم از آدما
برم و در به در پیچ و خم موت بشم
رو چشم هرچی بگی دوست دارما
بدیات همیشه بد نیست
مثه تو کسی که صد نیست
پیش تو صدم عدد نیست
وقتی میخندی فرضیه ها کامل میشن
عاقلا دیوونه دیوونه ها عاقل میشن
دوتا فرشته توی چشات ظاهر میشن
دلو میدزدن بعد یهویی قایم میشن
زیاد دور نشو عطرتو بذار باشه پیشم
بدزد چشاتو که با یه نگات شاعر میشم
به هم ریخته باز با تو تعادل این شهر
هرچی تو لجبازی من تورو میخام بیشتر
تو شمع و من پروانت
چجوری وابستت شدم و بد عادت
پس باید تو ام ازین ساعت
بگی بهم راحت که چیه برنامت ؟
من شیفته ی خلقتتم تو مرا ریخته ای باز بهم
همراز من، پر پرواز من الهه ی ناز من
من در به در کوی تو و چشم آهوی تو و موی تو ام
جادوی تو ام، مست گیسوی تو و روی تو و بوی تو ام