طاهر کیان درد عاشقی

‎با هر تلاشی
‎من سعی می کردم همیشه از حواشی
‎دورِت کنم تا پیشِ من آروم باشی
‎به دردِ عاشقانه ی من مبتلاشی
‎توو هر شرایط
‎بودم واسه دیوونه بازیت پایِ ثابت
‎جوری می خوامِت که ندیدی توویِ خوابِت
‎آرزومه راضی باشی از انتخابت
…
‎هر چی بِشه
‎با تو بودن واسه من آرامِشه
‎نباشی نمی دونم دلم چِشه
‎هر چی که هست چشمایِ تو باعِثشه
‎… کارِ خداس
دلِ توام منِ دیوونه رو خواس
دلم از عشقِ زیادی روو هواس
چِشمایِ تو آخرِ آرزوهاس
.‌‌.‌.
‎رنگِ خاصِ چشمات ، نه روشنه نه تیره
‎امّا داره دار و ندار من و می گیره
‎نم نم بارون زده فضا چه بی نظیره
‎قدم قدم که با تو آدم راه می ره
…
‎هر چی بِشه
‎با تو بودن واسه من آرامِشه
‎نباشی نمی دونم دلم چِشه
‎هر چی که هست چشمایِ تو باعِثشه
کارِ خداس
دلِ توام منِ دیوونه رو خواس
دلم از عشقِ زیادی روو هواس
چِشمایِ تو آخرِ آرزوهاس