نوید آبان وساطت

نمیخوام کسی بین ما وساطت کنه
اون باید به نبود من عادت کنه
چون هرچی کوتاه اومدم بدتر شد
علاقه نداشت‌ کمتر شد
ای وای ای وای
یجوری نبود انگار من کور بودم
اگه تنهاش گذاشتم مجبور بودم
میدونست مهم واسم
خوبمو نخواست من بدشو نخواستم
به همه بد کردم ولی به تو نه
شدم آدم بده تو کل این شهر
گفتم خیر سرم خودش یه دنیاس
چیکار کردی با این آدم حساس
منو میبینی اخمات میره تو هم
اگه حست یکم بامن یکی بود
الان قلبت فقط بامن یکی بود
عادت داشت هرچی خوب بود باهاش
بگه وظیفشه این بود همه اخلاقاش
من که هیچ اون حتی با خودشم دعوا داشت
به همه بد کردم ولی به تو نه
شدم آدم بده تو کل این شهر
گفتم خیر سرم خودش یه دنیاس
چیکار کردی با این آدم حساس
منو میبینی اخمات میره تو هم
اگه حست یکم بامن یکی بود
الان قلبت فقط بامن یکی بود