هیرمان بردبار مُسافر

منو تو مسافریم،مسافریم
چمدونتو ببند باید بریم
اینجا بازار یه رنگی ساکته
عشق فقط حرفه واسه یه رابطه
ماهی افتاده تو خاک جون نداره
چشم به آسمونه بارون بباره
خشکی واسه ماهی حکم مرگشه
کی بهش گفته از آب جدا بشه….
کجایی جاده
بیا همرام و تا بکن بام و بریم از اینجا
بریم اونجایی که واسه ماهی بشه یه دریا
کجایی جاده
بیا همرام و تا بکن بام و بریم از اینجا
بریم اونجایی که واسه ماهی بشه یه دریا
توی این ساحل ، رد پایی نیست
حتی یه قایق
خدا میدونست تنهایی سخته
مارو کرد عاشق
راه دریا رو آدما از یاد انگاری بردن
ما چیکار کردیم
ماهیا از عشق الکی مردن …. الکی مردن….
کجایی جاده
بیا همرام و تا بکن بام و بریم از اینجا
بریم اونجایی که واسه ماهی بشه یه دریا
کجایی جاده
بیا همرام و تا بکن بام و بریم از اینجا
بریم اونجایی که واسه ماهی بشه یه دریا….
بشه یه دریا