امیر تاجیک دلتنگی

نه حتی اینکه که تنهایی نیمتونه منو از پا دراره
یا اینکه بی تو دنیامو جدا از تو یه جایی جا بذاره
نه این تهدید دلتنگی نمیتونه تو رو از من بگیره
روزا و ساعتا حتی با رویای چشات آروم میگیره
اگه این لحظه ها یک شب به من فرصت بده بازم
منم تو خلوتم عشقو یه جور دیگه میسازم
به روی پنجره وا کن جای دیوارای سنگی
کمک کن ساده تر رد شم از این آشوب دلتنگی
یه روز آتیش آتیشم یه روز کوه یخ قلبم
خودم حتی یه وقتایی خودم رو هم نمیفهم
شب موسیقی بارون کنار پنجره خیسم
بذار از اشک این چشما یه شعر تازه بنویسم
یکم صحبت کن آهنگت بپیچه تو شب رویام
نگاهم کن که کم دارن یه عمریه تورو چشام
به روی پنجره وا کن جای دیوارای سنگی
کمک کن ساده تر رد شم از این آشوب دلتنگی
یه روز آتیش آتیشم یه روز کوه یخ قلبم
خودم حتی یه وقتایی خودم رو هم نمیفهم