حاشا فریادم

من به حال گریه دارم میخام اروم ببارم


میخواستی من نباشم رسید به گریه کارم


سیگارو یه گیتارم شده حصار دیوارم


یه خار توی دلت بکار ک من واست اضافه کارم


یه فاصله با چندتا قدم ادا حتی با منم


واسه تو یکمی کمم باشه هیچی نمیگم من


این لحظه هارو بگیر ازمن میخام ک بهم بگی رسما


یه راه واسه خلاصی از حاله بدم من خیلی خستم،،،



فریادم میرسه به گوشت به روت نمیاری میری بر بادم

منتظرم اون روز برسه میمونه من یادم

مینویسم از حاله خودم یه قصه

روزای خوبت باید به گوشمون برسه

میدونی اما من یه نفس حبس توی سینه نگوتو بودی بدبامن

نمیخام چشام ترو ببینه

من فکره فردامم بدون که آهم دامنتو میگیره

نزنی حرف بامن جدایی قانون زندگی همینه،،،



پاییز خسته و زرد رو به آیینه کرد


خسته از تاریکیه شب همون مغروره شبگرد


پرمیشی تو از غم و درد شاید چشاتو تر کرد


دوریمون شاید به قلب سنگت بد اثر کرد


خواب قهره با چشم ترم این دردو کجا ببرم


داره رو قلبم به ترک من ازت عاشق ترم


یه کلمه حرفم نزن نبودی ثابت قدم


پره حرفم برو به درک ،،،،



فریادم میرسه به گوشت به روت نمیاری میری بر بادم

منتظرم اون روز برسه میمونه من یادم

مینویسم از حاله خودم یه قصه

روزای خوبت باید به گوشمون برسه

میدونی اما من یه نفس حبس توی سینه نگوتو بودی بدبامن

نمیخام چشام ترو ببینه

من فکره فردامم بدون که آهم دامنتو میگیره

نزنی حرف بامن جدایی قانون زندگی همینه،،،


دوریو بی تو تنهایی نمیگذره


میپرسیدم ک عاشقی میگفتی بله


میبینی حاله من بده جنونو یاده من نده


که بزنم تیره خلاصو بکنم کارو یه سره


یه سیگارو وپنجره کرده یاده حاله من دلت


تو همین حاله بد بره که بمونه اون داغه من دلت


که بمونه اون داغه من دلت ،،،،،،