مجتبی زارع فرمانروای قلبم

من یه دیوانم و تو عاشق و معشوق منی
تو فقط مال من و نیمه پنهان منی
سر چشمان سیاهت با دلم جنگ می شود
از تماشای تو حتی شب خوشرنگ می شود
عاشقم باش عشق زیبا
فرمانروای قلبم تویی تنها
من یه دیوانم مست و حیرانم
صورت قشنگ تو برده دلم را
ماه زیبا بتاب بر دل بی تابم
آخه آدم مگه از عشق چه می خواهد
عشق همین هست که بخندی تو برایم
چقد خوبه حس و حال خنده هایت
عاشقم باش عشق زیبا
فرمانروای قلبم تویی تنها
من یه دیوانم مست و حیرانم
صورت قشنگ تو برده دلم را