امیر کبیر بعد تو

من دلم پر حرف شد چشام پر اشک شد
قلبم هنو درد دارع وقتی‌صدای تو قطع شد
دستام پر خط شد کلام من پخش شد
قلبم هنو میخوادتاا چشای تو هرز شد

من
حرفای نگفتم از چشام سرازیر میشه
میگم اینو خوب بدونی‌دلم برات پیر میشع
‌جات تو دلم خالیه نبودت بد حالیه
رفتیو غم رفتنت تو دلم فراگیر میشه

ساکتم ولی کور نه
برو ولی دور نه
میخوام‌اینو‌بهت‌بگم
بمون ولی زور نه
بیا برام بخند یکم واقعی ظاهر مور نه
کلا شبا همینم من تو دلم تاریکه نور نه

تو نگاش فریاد بود تو صداش اشک انگاری
حرفاشو هعی قورت میداد خون اورد بالا چندباری
نمک رو زخم نپاشین مرحم درد نمیخام
چون هرموقع دلتنگم بغض تو گلومه هرباری

من
یه‌قلب شکسته‌ اما لبام میخندن
تو سرم فکرته هروقت چشمامو میبندم
بعدتو روزوشبم فقط تو‌ ت خلاصه شد
اون حص خوب‌من انگار تو دلم مچاله شد

فک میکنی خوشحالم بدون تو الانم
ارع ولی هیشکی نمیشه بجای تو برامن
درخیالم با خیالت بی خیال عالمم
بعدتو زندگیم فقط‌‌ اشکاییه‌که دارمن

بعدتو انگار هوا بدجوری سرما خوردع
بعدتو شعرام پیوند به دردا خوردع
بعدتو هروقت فکرت پیچید تو سرم
یه‌اتفاق ساده تودلم به تنگنا خورده

بیایه بازی بکنیم
توبگو جرئت من‌میگم برگرد
ها؟
هه

دلم میخواد یه چند‌روزی به حال خود بمیرم
کاش‌میشد که‌قبلشم باز چشاتو ببینمم
کاش‌میشد لابه‌لای این‌مرگ زندگی کرد
تا بتونم تو رویاهام باز دستتو بگیرم
میخوام بگم دوست دارم هنوز صدامو یادته
کاش یکم میفهمیدی حالم برعکس حالته
کاش یکم میفهمیدی جز تو هیشکی نیس برام
کاش میفهمیدی شخصیت به نوع نگاهته

من
یه‌قلب شکسته‌ اما لبام میخندن
تو سرم فکرته هروقت چشمامو میبندم
بعدتو روزوشبم فقط تو‌ ت خلاصه شد
اون حص خوب‌من انگار تو دلم مچاله شد

و کم نبودند گوش هایی که از پر حرفی سکوت ها کر شدند
و کم نبودند کمر هایی که زیر فشار تهمت و دروغ ها خم شدند