صادق رضایی خندهات

روی تکرار توام چون هوا دار توام
مرحم من تویی عمری بیمار توام

من شیدا شدرو غرق رویا شد رو
دست دل تنگی ندی چون گرفتار توام
واسه این حس غلیظ این منه بی تو مریض
جون میدم تا ته عمر من بدهکار توام

خندهات روز و شب هی شکستم میدن
میدونم اخرش کاری دستم میدن
خندهات غم های منو حاشا میکنن
تو خودم گم بشم منو پیدا میکنن

زربان قلب من روی ریتم خندته
با من هر کاری کنی واسه من یه فرصته
مثل سایم شدی همه جا پیش منی
پر خوشبختی میشم وقتی لبخند میزنی

خندهات روز و شب هی شکستم میدن
میدونم اخرش کاری دستم میدن
خندهات غم های منو حاشا میکنن
تو خودم گم بشم منو پیدا میکنن