ریچیکس رویا

ورس ۱ :
بیا گوش بده داستان مارو
بیا فتح بکنیم ما آستانه هارو

بیا ببین چه مشکلی با کوید داشتیم
از هیچی واسه خودمون امید ساختیم

بیا از جنس مردم باش
از پسری که بیماری سندرم داشت

از کشاورزی که گل گندم کاشت
از مشکلات مالی ای که رپکن داشت

از خیابونی که ساخته سرما
از پرستارامون از کادر درمان

از آدمایی که از بدی دست نمیکشن
از فقیرایی که همیشه سختی میشکن

نمیخوام از این محیط برم
امیدوارم که واکسنا تولید بشن

ولی این مردم داره میده امید به من؟
من رپکنم وظیفمه امید بدم

حال من بده ولی گرچه
تیر سرنوشت از کمین من رد شه

ولی هنوز ممکنه همینشم بد شه
فقط امیدوارم که زمینه عوض شه

میخوام از دنیا فارغ بشم
میخوام خودمو رها کنمو عاشق بشم

مثه کلماتی که میتونم با عشق بگم
مثه رسیدن دوتا عاشق بشم

کورس :
میتونم دلمو به دریا بزنم (خودشه)
ماکت آینده رو فردا بزنم (تا بشه)

اونی که خودشو به خواب زده (پا بشه)
تا کمر همه ی سختیا تا بشه (2)

ورس ۲:
تا حالا شده که بالکن بسازی
ولی شبا لای کارتن بخوابی

این جریان اون کارگرست
که واسه ارزوهای خودش کار نکرد

هیچوقت نفهمید زندگی چیه
تمام دخلش شد خرج بچش

فقط رویاهاشو زنده میبینه
ولی میبینه فکرش نرفته برگشت

ولی هنوز شکر میکنه خداشو هرروز
کم نمیاره نه نمیخوره افسوس

با اینکه یه بچه ی بیمار داره
ولی کار میکنه چون هنوز ایمان داره

من چی من که خودم اول راهم
نسبت به اون خیلی کم مشغله دارم

باید کاری کنم این زندگی نشت نده بازم
واسه همینم رپو میکنم مشعل راهم

ترس ندید به دلتون این روزا هم میگذره
اونموقعست که میفهمیم که جنبه ی کی بیشتره

زندگی ما میشه یه رمانه غمگین
ولی وقتی که بگذره به این روزا میخندیم

نترسی نترسم نمی ترسیم
اگه مفید نباشیم واسه هم نمیصرفیم

بیا قول بده که همیشه خودت میمونی
بیا قول بده که رو قلت میمونی

کورس :
میتونم دلمو به دریا بزنم (خودشه)
ماکت آینده رو فردا بزنم (تا بشه)

اونی که خودشو به خواب زده (پا بشه)
تا کمر همه ی سختیا تا بشه (2)