برترین تکست آهنگ های روز
متن آهنگ محسن لرستانی - زندان
1401/07/15
برای دانلود آهنگ محسن لرستانی - زندان
یا پخش آنلاین موزیک محسن لرستانی - زندان میتوانید از لینک زیر استفاده کنید.
لینک های دانلود آهنگ محسن لرستانی - زندانبرترین متن آهنگ های ماه
تکست - متن آهنگ
اسیر میله ی زندانم، عاشقی جرمه نیزانم
اسیر میله ی رندانم، عاشقی جرم است نمیدانم ،
دایه گیان آخر وداعمه، بو که سو رولت اعدامه
مادر جان وداع آخر است بیا فردا فرزندت اعدام میشود
بو تا گر کوره ی دلم نو، حلال که دین وه ملم نو
بیا ببینمت که دلم نسوزد، حلالم کن که دینی بر گردنم نباشد
چه بکم لی بخت و اقباله، هر لحظه ی زندان یه ساله
با بخت و اقبالم چه کنم هر لحظه داخل زندان مثل یک سال است
له ناو یه اتاق تنگی، دایه مردم له دلتنگی
داخل یک اتاق تنگ و کوچکم، مادر دارم از دلتنگی میمیرمدایه مه چاوه ری مرگم، خوت زانی سوزیاس جرگم
مادر من چشم به راه مرگم، خودت میدانی که جگرم سوخته،
فره قصه یل ناو دلم، یه سه طناف هاله ملم
حرفهای زیادی در دلم است و طناب دار بر گردنم
شکت بیم نامه نیوسامه، دایه گیان آخر کلامه
از نامه نوشتن خسته شدم، این کلام آخر است مادر جان
خوشیگ نیمه له ی زمانه، ایریش که ناو زندانه
در این زمانه خوشی ندیدم، اینجا هم که زندانیم..
بو تا گر کوره ی دلم نو، حلال که دین وه ملم نو
بیا ببینمت که دلم نسوزد، حلالم کن که دینی بر گردنم نباشد
ای بخت وه مه گریزانه، خدا شیت بیم له ی ویرانه
بخت و اقبال از من روی گردان و فراری شده، خدایا در این ویرانه دیوانه شدم
دایه روله نازارگت شیت بی لی کنج رندانه
مادر فرزند دلبندت در کنج زندان دیوانه شد
چه بکم گرد ای زمانه اسیرم کرد لی زندانه
با این زمانه که اسیر زندانم کرد چه کنمامشو تا سو گر مه گیرم، دی امیدیگ وه سو نیرم
امشب تا صبح گریه میکنم چرا که امیدی به دیدن فردا ندارم
خداحافظ دایه ی نازارم، رفیقه یل دی بکین حلالم
خداحافظ مادر نازنینم، دوستان حلالم کنید
بایده سر مزارم قاتل چو خمارم
تو ای قاتل چشم خمارم سر مزارم می آیی..
وه لای نفرینم گیراس، خدا گریدن تقاص
پیش خدا نفرین من گیراست و او تقاصم را میگیرد،
اسیر میله ی رندانم، عاشقی جرم است نمیدانم ،
دایه گیان آخر وداعمه، بو که سو رولت اعدامه
مادر جان وداع آخر است بیا فردا فرزندت اعدام میشود
بو تا گر کوره ی دلم نو، حلال که دین وه ملم نو
بیا ببینمت که دلم نسوزد، حلالم کن که دینی بر گردنم نباشد
چه بکم لی بخت و اقباله، هر لحظه ی زندان یه ساله
با بخت و اقبالم چه کنم هر لحظه داخل زندان مثل یک سال است
له ناو یه اتاق تنگی، دایه مردم له دلتنگی
داخل یک اتاق تنگ و کوچکم، مادر دارم از دلتنگی میمیرمدایه مه چاوه ری مرگم، خوت زانی سوزیاس جرگم
مادر من چشم به راه مرگم، خودت میدانی که جگرم سوخته،
فره قصه یل ناو دلم، یه سه طناف هاله ملم
حرفهای زیادی در دلم است و طناب دار بر گردنم
شکت بیم نامه نیوسامه، دایه گیان آخر کلامه
از نامه نوشتن خسته شدم، این کلام آخر است مادر جان
خوشیگ نیمه له ی زمانه، ایریش که ناو زندانه
در این زمانه خوشی ندیدم، اینجا هم که زندانیم..
بو تا گر کوره ی دلم نو، حلال که دین وه ملم نو
بیا ببینمت که دلم نسوزد، حلالم کن که دینی بر گردنم نباشد
ای بخت وه مه گریزانه، خدا شیت بیم له ی ویرانه
بخت و اقبال از من روی گردان و فراری شده، خدایا در این ویرانه دیوانه شدم
دایه روله نازارگت شیت بی لی کنج رندانه
مادر فرزند دلبندت در کنج زندان دیوانه شد
چه بکم گرد ای زمانه اسیرم کرد لی زندانه
با این زمانه که اسیر زندانم کرد چه کنمامشو تا سو گر مه گیرم، دی امیدیگ وه سو نیرم
امشب تا صبح گریه میکنم چرا که امیدی به دیدن فردا ندارم
خداحافظ دایه ی نازارم، رفیقه یل دی بکین حلالم
خداحافظ مادر نازنینم، دوستان حلالم کنید
بایده سر مزارم قاتل چو خمارم
تو ای قاتل چشم خمارم سر مزارم می آیی..
وه لای نفرینم گیراس، خدا گریدن تقاص
پیش خدا نفرین من گیراست و او تقاصم را میگیرد،