مسعود فتحی وقتی میرفتی

یادمه وقتی میرفتی کسیو‌ جز خودت نمیدیدی
یادمه گریه میکردم تو به گریم میخندیدی
یادته زندگیمونو وقتی که رفتی سوزوندم
وقتی آیندمو بی تو از توی چشمات میخوندم
یادته گفتم نباشی نه بدونه تو‌ نه نمیتونم
دلیل رفتنت چی بود که هنوزم نمیدونم
وقتی میرفتی نفهمیدی چقد
منو دوره کرده بود این همه احساس بد
نگرونیو‌ فکر و ذکرم این بود
هر دومون تنها میمونیم تا ابد
بزار بین خودمون باشه هنوزم هیشکی نمیدونه
که چرا از وقتی تو رفتی همه ی خوابام پریشونه
که چرا از ترس دلتنگی درای دنیارو ، رو ‌خودم بستم
که پای هیشکی وا نشه به قلبم تا بدونی هنوز عاشقت هستم
یادته گفتم نباشی نه بدونه تو‌ نه نمیتونم
دلیل رفتنت چی بود که هنوزم نمیدونم
وقتی میرفتی نفهمیدی چقد
منو دوره کرده بود این همه احساس بد
نگرونیو‌ فکر و ذکرم این بود
هر دومون تنها میمونیم تا ابد