عادل منهاجی دلم تنگه بابامه

شبم بی ستاره
دلم بی قراره
خبر داری که رفتنت به قلبم نشوند
یه دردی که درمون نداره
‏
‏بگو خوابه بابا
که بی تابه بابا
‏دل دخترت تا یبار دیگه سرش رو
روی شونت بزاره
یه چیزی بگو تا که آروم بگیرم
بکش رو سرم دستتو جون بگیرم
تو که طاقت گریه هامو نداشتی
چجور با غمت رفتی تنهام گذاشتی
شب بغضو اشکامه امشب
خیال تو همرامه امشب
دیگه سیرم از زندگی دنیا
دلم تنگه بابامه امشب
چقد سوتو کور دل خونه
شده بی تو دنیام یه ویرونه
بعد تو دردامو از صدام ، غمو از چشام
بگو کی میخونه بابا
رفتی و هم زبونم فقط ، یه قاب ازت
روی تاقچه ی خونه بابا
یه چیزی بگو تا که اروم بگیرم
بکش رو سرم دستتو جون بگیرم
تو که طاقت گریه هامو نداشتی
چجور با غمت رفتی تنهام گذاشتی
شب بغضو اشکامه امشب
خیالت تو همرامه امشب
دیگه سیرم از زندگی دنیا
دلم تنگه بابامه امشب