آرش گلمکانی یکی بود یکی نبود

روزی که با تو نشستم تو قرار عاشقی
دنیای من پر شد از عطر گلای رازقی
همه چیم تو زندگی شده بود مثل یه خواب
خوابی که تو بودی و من بودم و یه عشق ناب
اما افسوس دل تو با دل من یکی نبود
قصه ی عشق ما این بود، یکی بود یکی نبود
همه حرفات، همه ی قول و قرارات یه دروغ
توی قلب من تو بودی اما قلب تو شلوغ
یکی بود که همه ی عمر نشسته به بود به پات
همه عمرش رو گذاشت پی سراب اون چشات
پای عشقت همه چی داد واست هیچی کم نذاشت
غمش از قصه ی مجنون چیزی دست کم نداشت
اما افسوس دل تو با دل من یکی نبود
قصه ی عشق ما این بود، یکی بود یکی نبود
همه حرفات، همه ی قول و قرارات یه دروغ
توی قلب من تو بودی اما قلب تو شلوغ