احمد سولو عشق دیروز

دیگه کم کم داری میری و من از یاد تو میرم
عشق دیروزتو پس میدی و من خاطره میشیم
نیستی جای تو با تنهایی قدم میزنم هرشب
من دیوونه رو داغ رفتنت دیوونه تر کرد
شب و تنهایی تنهاترم کرده بی رحم
چشام هر شب دارن از غمش اشک میریزن
آخ چقدر تلخ شدم سرد شدم درد کشیدم
قده یک عمر توو این چند شب حسرت کشیدم
من و این حالمو جز خیابونا کسی نمیفهمه
تو خودت رفتی ولی مونده هنوز روی دلم زخمت
میدونی دست خودم نیست اگه دلشورتو میگیرم
حرف چشمات که میشه میشکنمو از کوره در میرم
شب و تنهایی تنهاترم کرده بی رحم
چشام هر شب دارن از غمش اشک میریزن
آخ چقدر تلخ شدم سرد شدم درد کشیدم
قده یک عمر توو این چند شب حسرت کشیدم